ثامن تم

حرکت به بالا
حرکت به پایین
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
شب های قدر تسلیت

medad.io medad.io

پرداخت آسان و سریع

مبلغ-تومان:
نام شما :
ايميل :
موبایل :
توضیحات :

موزیک پلیر وبلاگ ها

موزیک پلیر مناسبتی باقابلیت تغییرآهنگ مناسبت ها،پلیری مناسب برای وبلاگ ها
موزیک پلیر مناسبتی ثامن تم

دریافت کد موزیک پلیر برای وبلاگ

ثامن تم:پاسخ پدر موشکي ايران سردار طهراني مقدم به خواهر ندا آقا سلطان

گفته بودي آرزوي نابودي رژيم غاصب صهيونيستي را به گور برده ام،خوب بود مدتي صبر مي کردي و اين حرف را نمي زدي شايد بعد از جنگ هشت روزه غزه که با شکست خفت بار رژيم صهيونيستي همراه بود و اقتدار شير بچه هاي غزه را به نمايش گذاشت نظرت عوض مي شد.


اين روزها حسابي سرم شلوغ است،وقت تنگ است و هر لحظه احتمال حمله مجدد اسرائيل غاصب به فلسطينيان مظلوم مي رود و من با گروهي از سپاهيان حضرت صاحب(ع)در حال آموزش دادن بچه شيرهاي غزه،آخر قرار است باهمين موشک ها اين غده سرطاني را از روي نقشه زمين برداريم تا ساکنان اين قبله اول مسلمين و حتي همسايه هائي مثل لبنان و سوريه و.....يک شب را ،فقط يک شب را با آرامش بخوابند.
در اين اوضاع و احوال شنيدم خانم هدا آقاسلطان در فيسبوکشان از شهادت من و امثال من ابراز خوشحالي و از سرنگوني رژيم غاصبي مثل اسرائيل ابراز تاسف کرده اند!!

جهت خواندن بقیه متن به ادامه مطلب مراجعه نمایید...

مربوط به دسته : عمومی / دیگر مطالب
Deprecated: Methods with the same name as their class will not be constructors in a future version of PHP; ParseFilter has a deprecated constructor in /home/biaskin1/domains/samentheme.ir/public_html/engine/classes/parse.class.php on line 16
1
امتیاز مثبت به مطلب
1
امتیاز منفی به مطلب
0
1 نفر

وقتی دست های زمین از نگاه آسمان جدا می شود ؛ وقتی خدا مهربانی را بین بنده هایش نمی بیند ؛ وقتی بهار می آید اما دست هایی هنوز زمستانی اند ؛ فقر همین جاست ؛ همین جا ؛ درست گوشه همین شهر بزرگ ؛ در همین عصر آهنی ، همین عصر که تو مجبوری در چادر پارچه ای کهنه ای زندگی کنی ؛ فقر همین جاست ؛ در همین کلان شهر بزرگ ؛ اینجا که چشم هایی دفتر زندگی خود را در میان چادر ورق می زند ؛ اینجا که خانه ای نیست ؛ ولی خانواده ای هست...
وقتی کسی نیست که همراهی کند کسی را ؛ وقتی کسی نیست تا بگیرد دستی را که به امید بلند شده ؛ وقتی کسی نیست که شریک شود دردهای دلی را ؛ باید به گوشه چادرت پناه ببری ؛ باید زندگی شیرینی را در چادر سر کنی؛باید بشکنی...
ولی نه ؛ هنوز خدا هست ؛ خدا می بیند و می فهمد تورا ؛ تو باید به امید او زنده باشی ؛ نفس بکشی ؛
خدا هنوز مال توست...
امروزم با یه مطلب دیگه درخدمتتونیم.یه حرف تازه ی قدیمی که خیلی وقتا یادمون میره.بااینکه زیاد توی ذهنمون تکرار شده ولی خیلی زود از ذهنمون میره.امروز رفتم پیش یه فقیر که با زن و یه بچه ش توی یه چادر کوچیک 1.5 متری زندگی می کردن.وقتی رسیدم به چادرشون با یه یاالله منتظر اجازه شدم.بنده خداها تا صدامو شنیدن سریع اومدن بیرون و با کلی تعارف منو به چادرشون دعوت کردن.یه صحبت هایی باهاشون کردم که دوست دارم عین همون صحبت ها رو بنویسم.
به ادامه مطلب مراجعه نمایید...

مربوط به دسته : عمومی / دیگر مطالب
1
امتیاز مثبت به مطلب
1
امتیاز منفی به مطلب
0
1 نفر