مبلغ-تومان: | |
نام شما : | |
ايميل : | |
موبایل : | |
توضیحات : | |
با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستان عزیز.اروز با یه کد آهنگ جدید و زیبای دیگه از حامد زمانی به نام آرمیتا درخدمتتونیم.این آهنگ درباره آرمیتای عزیز و پدر شهیدش هست.امیدوارم خوشتون بیاد.
دموی موزیک پلیر
واقعا موزیک زیباییه.پیشنهاد می کنم استفاده کنید.
جهت پخش و دریافت کد آهنگ به ادامه مطلب مراجعه نمایید...
حتی اگه شب رو دیر خوابیدی، صبح زود بیدار شو !
زیر بارون راه برو ، نترس از خیس شدن !
هر چند وقت یه بار یه نقاشی بکش !
توی حموم آواز بخون ، آب بازی کن ، چه اشکالی داره ؟!
بی مناسبت کادو بخر ! بگو این توی ویترین برای تو بود !
در لحظه دست دادن به یه دوست ، دستش رو فشار بده !
به ادامه مطلب مراجعه نمایید...
برای دریافت بنر زیبا و طرح مصور قرآنی شهدا زنده اند در اندازه واقعی ، بر روی عکس کلیک نمایید...
این روزها دل ها حال و هوای دیگری دارد ؛ قلب ها جور دیگری می تپد ؛ چشم ها جور دیگری می بیند ؛ گوش ها جور دیگری می شنود ؛ لب ها جور دیگری سخن می گویند ؛ آری این روزها همه سر و دست و گوش و چشم ها جور دیگری هستند ؛ حالتی خوب که کمتر وقتی دیده می شود.کاش هر لحظه و هر روز و هر هفته و هرسال اینگونه بود.اینگونه که همه قلب ها پاک می شوند ؛ همه چشم ها بر روی گناه بسته می شوند ؛ همه گوش ها گناه را نمی شنوند و همه لب ها به دروغ و غیبت و تهمت گشوده نمی شنود ؛ آری کاش زندگی ما در همه حال اینگونه بود ...
شب ها را تا نیمه شب به راز و نیاز می پرداختیم ، سحر هنگام از بستر تنبلی و غفلت برمیخواستیم و جای خود را گوشه ای از سفره رحمت خداوند پیدا میکردیم و با خلوص نیت از رحمت خدا بهره می بردیم.نماز صبح خود را صاف وساده به جای می آوردیم.پس از طلوع آفتاب با یاد و یاری از خدا به کار و تلاش می پرداختیم.کاش زندگی در همه حال اینگنه زیبا بود...
این روزها در کوچه پس کوچه ها بوی مهربانی و صداقت و راستی می آید.یک نفس عمیق تو را به نشاط می آورد.افسوس که این روزها گذری اند ؛ دیر می آیند و زود میروند و ما را در حسرت زندگی همیشگی بدون دروغ و غیبت و تهمت و ظلم و کبر و خودبینی و هزاران گناه دیگر نگه می دارند...
فکر آخر این روزها بغضی عجیب در من بوجود آورده که قابل نوشتن نیست...
کاش ...
نویسنده : علیرضاحقیقت
دیشب اخبار یه خبری نشون داد که حسابی غم انگیز بود؛دیشب نشون داد یه بچه دلفینی مرده بود ولی مادرش هنوز مرگ بچشو باور نکرده بود و جنازه بچه رو توی آب؛به پشت خودش حمل میکرد و وقتی این بچه از پشتش می افتاد این مادر دوباره جنازه را بر روی دوش خود میکشید . . . دلفین که یه حیوان احساسات درک و فهمش به پای انسان نمیرسه از مرگ بچه اش شوکه میشه و نمیخواد اینو قبول کنه . . .
همه این مقدمه ها رو رفتم که اینو بگم
مادران شهدا ، اسوه های صبر و استقامت ، چگونه بر این مصیبت بزرگ و جانگداز صبر کردید؟چطور تحمل کردید جنازه های جگر گوش هایتان بر آب های خروشان اروند بروند و برای همیشه در دل آب بمانند!!
احسنت بر آن روح بزرگتان که در جلو چشمانتان فرزندانتان بر اثر انفجار بمب تکه تکه شدن و با اقتدار تمام در تلوزیون آمدید و گفتید دشمنان این کشور هیچ غلطی نمی توانند بکنند و راه شهدا همیشه پا برجاست!!!
احسنت بر شما بر آن روح بزرگ و صبر بی مانندتان.
نه فقط برای من که فکر میکنم برای همه غیر قابل درک است ، این صبر و تحمل و بردباری