ثامن تم

حرکت به بالا
حرکت به پایین
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
شب های قدر تسلیت

medad.io medad.io

پرداخت آسان و سریع

مبلغ-تومان:
نام شما :
ايميل :
موبایل :
توضیحات :

موزیک پلیر وبلاگ ها

موزیک پلیر مناسبتی باقابلیت تغییرآهنگ مناسبت ها،پلیری مناسب برای وبلاگ ها
موزیک پلیر مناسبتی ثامن تم

دریافت کد موزیک پلیر برای وبلاگ

ثامن تم :اینجا کربلایست یا مدینه . . .

همه یاران رفته اند. . .

علی اکبر هم به میدان رفته است و قاسم مانده است . . .
قاسم پیش عمو جان می آید اذن میدان میخواهد عمو تاب ندارد تنها یادگار برادرش را به میدان بفرست،قاسم اصرار میکندعمو از او سوالی می پرسد قاسم عمو جان مرگ در نظر تو چگونه است؟؟ و او پاسخ می دهد " اهلا من العسل"وقاسم به میدان میرود،خود را معرفی میکند در جنگ تن به تن کسی به پایش نمیرسد عمر سعد ملعون دستور میدهد تیربارانش کنند،آری این بغض و کینه کوفیان از مدینه بوده است که پیکر تو رانیز مثل پدر تیرباران کنند و قاسم بعد از مادرش فامطه (س) دومین نفریست که جان دربدن دارد و نفس میکشد استخوانهایش را می شکنند وآهی از ته دل بلند میشود و عمو را میخواند . . .
وای که حــــــــسین (ع) چه آشناست باصدای که از سینه شکسته می آید او قبلا این صدا را در مدینه شنیده است . . .
قاسمم نوجوانی که موقع رفتن پای های نازنیت به رکاب اسب نمیرسید این حرامیان با تو چه کرده اند که پاهایت روی زمین میکشد نوجوان 13 ساله ام چه قد کـــــشیده ایی!!!
زینب (س) به بالین قاسم میرسد می بیند صورت باضرب نیزه نیلی را بازوی شکستهرا واویلاتاااااز پهلوی شکسته کربلا که کربلا نیست مدینه است . . .
*می گویند سه نفر از ائمه معصومین زنده استخوانهایشان شکسته است : 1.مادرسادات بین درب و دیوار 2. قاسم بن الحسن زیز سم اسبان 3.امام حسین (ع) که میگویند استخوان سینه به پشت می چسبد...

مربوط به دسته : دلنوشت
Deprecated: Methods with the same name as their class will not be constructors in a future version of PHP; ParseFilter has a deprecated constructor in /home/biaskin1/domains/samentheme.ir/public_html/engine/classes/parse.class.php on line 16
0
امتیاز مثبت به مطلب
0
امتیاز منفی به مطلب
0
0 نفر

ثامن تم:قربانیوبه ابراهیم وحی شد یک دانه فرزندش را به قربانگاه به برد و در راه خدا قربانی کند!!
و ابراهیم به سمت مکه حرکت کرد و بعد از سالها به سوی زن و فرزندش رفت ماجرارابا فرزنددرمیان گذاشت و با هم به سوی قربانگاه به رفتند!!
و در حین رفتن شیطان به وسوسه ابراهیم می آید وابراهیم به اوسنگ میزند و اورا از خود میراند.
و در لحظه قربانی کردن خنجر نمی برد و خدا به ابراهیم وحی میکند که از آزمون سر بلند بیرون آمده است و قوچ را به جای فرزند قربانی کند.
وسالهاازاین ماجرا میگذر. . .
وحسین به مکه می آید و در صحرای عرفات دعا میخواند وبه سوی قربانگاه با زن و بچه حرکت میکند.
ودر اینحا حسین به نبرد شیطانی می رود که پیش روی اوست،شیطانی که برای جنگ آمده است نه برای وسوسه!!
وحسین بدون هیچ تردیدی قدم بر میدارد تابه صحرای سوزان کربلا میرسد و روز موعد قربانی میرسد وحسین از هیچ قربانی در راه خدایش دریغ نمی کند از علم دار رشید سپاه تا طفل شیرخواره میدهد.
ابراهیم هاجر را ازماجرا قربانی خبر نمیکند ولی زینب،لیلا،رباب همه شاهد قربانی شدن جگر گوشه های خودشان هستند.
ابراهیم جد حسین دستان فرزند خود را بست تا دست و پازدنش را نبیند
اما حــــسین در آن دشت بلا تن اربع ارباشده جوان رشیدش را دید ولی دم نمیزند.
وچه قربانی های عزیزی را داد حسین!!
و ای حسین تو که بودی و چه کـــردی؟؟جای تعجب نیست چون تو پسر زهرای و قربانی هایت مثل مادرت غریب اند.


عـــــــــید قربان بر شمــــا مبارکـــــــ give_ros

مربوط به دسته : عمومی / ویژه نامه
0
امتیاز مثبت به مطلب
0
امتیاز منفی به مطلب
0
0 نفر