مبلغ-تومان: | |
نام شما : | |
ايميل : | |
موبایل : | |
توضیحات : | |
می لرزد در خاک در خون
در پس یارب های بخشش خواه
مادری آغوش خالی زیر آوار ناله کودک رگ می کند در سینه
باز خاک و جوی خون خشک شده بر قاب نیمه آویزان
بر روی تل خاطرات ویران
ایران , آذربایجان...
نمیدانم چه بگویم
زبانم در دهان قفل شده است
کاش می شد یه ذره
فقط یک ذره از غم تو را به دوش بکشم
درگذشت هم وطنان عزیزمان را در زلزله اذربایجان شرقی تسلیت می گوییم .
از خداوند متعال میخواهیم که در این ایام عزیز به بازماندگان صبر و شکیبایی عنایت فرماید.
گروه ثامن تم
بسم رب المنتقم
چندوقتیست میخواهم دست به قلم بزنم ولی دلم یارای دستم نیست به رسم سربازی میخواهم از سودای دل سوکوت های خودرا که آغشته باگلایه و درد است گویا کنم
این روز ها همه مشغول شادی و جشن و سرور هستند و همه جا را آذین بندی کرده اند و میخواهند ارادتشان را به آقایشان نشان دهند.
ولی چندتا سوال چند وقتیست ذهن مرا به خود مشغول کرده است
این منتقم؟
آقا کجاست؟
چرا نمی آید؟
از دست ما راضیست یا گله مند است؟
نکند دل آقا را ما خون کرده ایم؟
و از همه بدتر،نکند آقا به خاطر گناهان من درغیبت است!
ویا آقا مرا به سربازی خودقبول میکند؟
به ادامه مطلب مراجعه نمایید...