مبلغ-تومان: | |
نام شما : | |
ايميل : | |
موبایل : | |
توضیحات : | |
خوشا آن روز را که سنگری بود
شبی ، میدان مینی ، معبری بود
خوشا آن روزهای آسمانی
که شوری بود ، سودا و سری بود
خوشا روزی که دل را دلبری بود
غزل خوان نگاه آخری بود
خوشا آن روزها در خط اروند
هوای روضه های مادری بود
و اهل آسمان بودیم آن روز
که قدری بی نشان بودیم آن روز
و نای دل نوای نینوا داشت
و با صاحب زمان(عج) بودیم آن روز
و کاش آن روزگاران گم نمی شد
هوای خوب باران گم نمی شد
صفای جبهه ها می ماند ای کاش
صدای پای یاران گم نمی شد
بدون شرح ...
ای شهید ، ای آنکه بر کرانه ی ازلی و ابدی وجود برنشسته ای!
دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش...
"سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی"
شـادی روح شــهدا صــلوات
بعضی زن های همسایه حرصشون در اومده بود! میگفتند این ابراهیم امیر عباسی هم خیلی خودشو میگیره! نگو وقتی از کوچه رد می شه و میبینه زنها سر کوچه هستنداصلا سرشو بالا نمیاره،تا نگاهش به ناموس مردم نیفته،خواهر ابراهیم بهشون گفته بود ابراهیم بین خودش و نامحرم یه خط قرمز کشیده،یه بار هم که ابراهیم با همسرش کنار خیابون ایستاده بود یه زن بد حجاب رو کنار باجه تلفن می بینه، همسرش میگه دیدم ابراهیم صورتش سرخ شد و گفت خدایا خودت شاهد باش که ما حاضر نیستیم چنین صحنه های خلاف شرعی را توی این مملکت ببینیم. مبادا به خاطر اینجور آدما به ما هم غضب کنی و بلاهای خودت رو روی سرمون نازل کنی.(ساکنان ملک اعظم/23)