مبلغ-تومان: | |
نام شما : | |
ايميل : | |
موبایل : | |
توضیحات : | |
با سلام و عرض ادب خدمت شما دوستان عزیز.بعد از یه قطعی چند روزه با یه قالب زیبای دوستونه با موضوع امام زمان (عج) درخدمتتونیم.انشاالله مورد پسند خداوند و آقا امام زمان (عج) و سپس شما قرار بگیره.منتظر نظرات شما هستیم.
جهت دریافت قالب به ادامه مطلب مراجعه نمایید...
باسلام و عرض ادب خدمت شما عزیزان و کاربران همیشگی ثامن تم.بعد از چندین روز تاخیر بالاخره این قالب رو تکمیل کردم.قالب حضرت فاطمه زهرا (س) که مناسب سیستم های بلاگفا ، میهن بلاگ ، رزبلاگ ، پرشین بلاگ ، لوکس بلاگ ، پارسی بلاگ و پرشین بلاگ آماده شده.این قالب از گرافیک خوبی برخورداره و تا حدودی با قالب های رایگان توی اینترنت متفاوته.امیدوارم این قالب مورد توجه بی بی فاطمه زهرا (س) و سپس مورد پسند شما عزیزان واقع بشه.
دوستان جهت حمایت از ما و دلگرمی واسه قالب های زیباتر دیگه لطفا لینک و لوگوی ثامن تم رو از قالب حذف نفرمایید.
عمو ضرغامی سلام؛خــــــــسته نباشید؛بله باشما هستم با شمایی که ریس صدا و سیماکشورمان هستی. . . عمو ضرغامی جان
"امسال عید گل کاشتی هرچی که خواستم داشتی"
ماشاالله از آهنگ های لری،کردی،شمالی،فارسی هیچ کدوم توی این ایام عید که می گویند باشهادت مادرسادات اجین بود کم نذاشتید . . . ماشاالله در ایام ماه صفر هم برنامه هفت شبکه شماتان از هیچ آهنگی کم نذاشت ؛ عمو ضرغامی خیلی ها شمارا آیت الله ضرغامی خطاب می کنند حق هم دارند همه آهنگ هارو مجاز کردید! دیگر نیازی به دانلود آهنگ ، گشتن دنبال آهنگ ها نیست . . .
"خلاصه که عمو ضرغامی جان دست شما درد نکنه،خوب جمهوری اسلامی ایران را سر بلند کردید"
توسل شهید برونــسی به حضرت فاطــمه (س)
هنوز عملیات درست و حسابی شروع نشده بود که که کار گره خورد. گردان ما زمینگیر شد و حال و هوای بچه هاُ حال وهوای دیگری .تا حالا این طور وضعی برام سابقه نداشت . نمی دانم چه شان شده بود که حرف شنوی نداشتند همان بچه هایی که می گفتی برو توی آتش با جان و دل می رفتند!به چهره بعضی ها دقیق نگاه می کردم . جور خاصی شده بودند . نه می شد بگویی ضعف دارند نه می شد بگویی ترسیدند ُ هیچ حدسی نمی شد بزنی.هرچه براشان صحبت کردم فایده ای نداشت. اصلا انگار چسبیده بودند به زمین و نمی خواستند جدا شوند. هر کار کردم راضی شان کنم راه بیفتند نشد.اگر ما توی گود نمی رفتیم احتمال شکست محور های دیگر هم زیاد بود آن هم با کلی شهید . پاک در مانده شدم . نا امیدی در تمام وجودم ریشه دوانده بود . با خودم گفتم ُ چه کار کنم؟سرم را بلند کردم روبه آسمان و توی دلم نالیدم که : خدایا خودت کمک کن . از بچه ها فاصله گرفتم؟اسم حضرت صدیقه طاهره (س) را از ته دل صدا زدم و متوسل شدم به وجود شریفش. زمزمه کردم : خانمُ خودتون کمک کنین منو راهنمایی کنین تا بتونم این بچه ها رو حرکت بدم ُ وضع ما رو خودتون بهتر می دونین.چند لحظه ای راز و نیاز کردم و آمدم پیش نیروها . یقین داشتم حضرت تنهام نمی گذارند اصلا منتظر عنایت بودم ُ توی آن تاریکی شب و توی آن بیچارگی محض یکدفعه فکری به ذهنم الهام شد . رو کردم به بچه ها . محکم و قاطع گفتم: دیگه به شما احتیاجی ندارم ! هیچ کدومتون رو نمی خوام ُ فقط یک آرپی جی زن از بین شما بلند شه با من بیاد دیگه هیچی نمی خوام.زل زدم به شان . لحضه شماری می کردم یکی بلند شود. یکی بلند شد یکی از بچه های آرپی جی زن . بلند گفت : من میام.پشت بندش یکی دیگر ایستاد . تا به خودم آمدم همه ی گردان بلند شده بودند. سریع راه افتادم بقیه هم پشت سرم.پیروزی مان توی آن عملیات چشم همه را خیره کرد . اگر با همان وضع قبل می خواستیم برویم کارمان این جور گل نمی کرد . عنایت ام ابیها (س) باز هم به دادمان رسید بود.
درسال 42در خانواده ای مستضعف از نواده ی زهرای اطهر س که نسبش به علامه و محدث بزرگ سید نعمت الله جزایری که در نزدیکی خرم آباد به نام جایدر مدفون واز نواده ی امام هفتم حضرت موسی ابن جعفر ع میباشد،دراهواز متولد شد.
وی به علت این که نتوانست درس را ادامه دهد،در سنین طفولیت به شغل صافکاری پرداخت،تا اینکه در سن 14سالگی که مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی بود توانست در انقلاب نقش اجداد طاهرینش را که در دفاع از دین مقدس اسلام بود،خدماتی انجام دهد.
و بعد از کار روزانه بصورت نیروی بسیج در ستاد مقاومت شهید مطهری شبانه از حریم جمهوری اسلامی پاسداری کند.
به ادامه مطلب مراجعه نمایید...