| مبلغ-تومان: | |
| نام شما : | |
| ايميل : | |
| موبایل : | |
| توضیحات : | |
 |  |
همیشه وقتی از حجاب وحیا حرف میزنیم از خانم ها میگیم ...از چادری ها میگیم....
اما امروزمیخوام بگم...
سلامتی هر پسری که ریش داره وبهش میگن پاچه بزی خم به ابرو نمیاره...
سلامتی اونیکه پاتوقش مزار شهداس نه باشگاه کامبیز بدنساز...
سلامتی کسی که جای پرورش اندام وتزریق بازو پرورش ایمان میکنه وخودسازی...
سلامتی پسری که سرش و خم میکنه تا سنگ فرش خیابونا ،نه رودروی ناموس مردم....
سلامتی هرچی پسره که بلوز آستین بلند میپوشه و شلوار کتان نه لباس های تنگ وشلوار جاستین...
سلامتی اونی که نه مدونا میشناسه نه والیزابت تیلور ...دختر رویاهاشم سلنا گومز نیست...
سلامتی اون مردی که وقتی تو تاکسی میبینه دوتا خانم نشسته نمی ره وسطشون بشینه...
[ -- به ادامه مطلب مراجعه نمایید... --]
حضرت حمزه پیش از آنکه به دین اسلام بگراید، همواره پشتیبان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بود. او در برابر مخالفان و بدخواهان اسلام و پیامبر(ص) قاطعانه می ایستاد و مانع اذیت و آزارهای آنان می شد...
به گزارش جهان به نقل از ابنا، یکی از شاخص ترین لقب های حضرت حمزه، «اسداللّه و اسد رسوله» به معنای شیر خدا و شیر رسول خداست که نه تنها پیامبر صلی الله علیه و آله، بلکه امامان معصوم علیهم السلام در مناسبت های مختلف از حضرت حمزه با این لقب یاد می کردند.
این لقب نشان گر روحیه سلحشوری و رشادت حمزه در میدان نبرد است که تاریخ نگاران می نویسند او همواره تا اعمال صفوف دشمن نفوذ می کرد و هیچ کس از دم تیغ آتش بارش سالم نمی گذشت.
حضرت حمزه پیش از آنکه به دین اسلام بگراید، همواره پشتیبان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بود. او در برابر مخالفان و بدخواهان اسلام و پیامبر(ص) قاطعانه می ایستاد و مانع اذیت و آزارهای آنان می شد. حمزه در سال دوم بعثت اسلام آورد اسلام آوردن حمزه، پیروزی درخشانی برای مسلمانان به بار آورد و آنان را از مرحله انزوا و مخفی کاری به سطح بالاتری ارتقا بخشید. از آن پس، مسلمانان با هم اجتماع می کردند و نماز جماعت می خواندند. هم زمان با اسلام حمزه، تغییرات فراوانی در روابط میان مسلمانان و دشمنانشان به وجود آمد و لحن برخورد سران قریش و وابستگان آنان با مسلمانان و در رأس ایشان پیامبراسلام صلی الله علیه و آله تغییر یافت. از آن پس، هتاکی و شکنجه، جای خود را به پند و اندرز و نیز تطمیع و تهدید داد.
به ادامه مطلب برويد...
دنیای نهج البلاغه (۱)
دراين بخش از سخنان وخطبه هاي گهر بار حضرت علي«عليه السّلام»كه به مناسبت هاي مختلف ايراد گرديده است وتوصيه ها وراهنمايي هاي حكيمانه آن حضرت در وصف دنيا وپرهيزاز وابستگي به آن براي نسل بشر بيان گرديده است ،اشاره مي شود بايد بدانيم،نسخه شفا بخش كلام مولای متقیان حضرت علی«علیه السّلام» درمان بیماری ها است وعمل به این نسخه تضمین کنند سعادت ماست البته اگر بدانیم که به راستی دنیا و هرآنچه متلعق به دنیاست شایسته دلبستگی به آن نیست وارزش آن را ندارد که آخرت را با آن معاوضه نمود.
در بی ارزشی وكوچكي دنیاهمین بس که امام علی«علیه السّلام»فرموده اند:
«أَمَا وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أن لا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَيْتُمْ دُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ...(1)
سوگند به خدايي كه دانه را شكافت و جان را آفريد، اگر حضور فراوان بيعت كنندگان نبود، و ياران حجّت رابر من تمام نميكردند،واگر خداوند از علماء عهدوپيمان نگرفته بود كه برابر شكم بارگي ستمگران، و گرسنگي مظلومان، سكوت نكنند،مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهايش ميساختم، وآخر خلافت را به كاسه اوّل آن سيراب ميكردم، آنگاه ميديديد كه دنياي شما نزد من ازآب بيني بزغالهاي بي ارزشتر است...» آري اين است دنيادر منظرمولا علي«عليه السّلام»،..././ کریم عاملی
............................
1- خطبه 3
دنیا ی نهج البلاغه ؛ در مذمت دنیا پرستان
پیشگفتار (و )
با آن که مرگشان نزدیک است آرزوهای دور ودراز دارند ، از نفس خود حساب نمی کشند،کم خیرند،پر گویند،کمتر (ازخدا) می ترسند در موقع خوردن بسیار شادمانند،دنیا خواهان در هنگام برخورداری سپاسگزار نیستند وبه گاه سختی شکیبایی نمی ورزند زیادِ مردم در نظر آنان کم است از کارهای خود تعریف وتمجید می کنند ومدعی چیزی هستند که ندارند، از آرزوهای خود سخن می گویند ،از بدی های مردم یاد می کنند وخوبی های آنان را پوشیده می دارند....»(1)
بامدد ویاری وتوفیق الهی سعی شده است دنیا از منظر مولای متقیان حضرت علی «علیه السّلام» در نهج البلاغه موردمطالعه وتوجه قرار گیرد تا «ان شاء الله» دلبستگی ووابستگی به دنیا در ما کاهش یابد./ کریم عاملی
..........................................
(میزان الحکمه ج4 ص 1729)
دنیای نهج البلاغه / در مذمت دنیا پرستان
پیشگفتار ( 5 )
حضرت امیرالمؤمنین «علیه السّلام»فرمودکه مردم سه طایفه اند ؛زاهد وصابرو راغب ؛
امازاهد همه غم ها وشادی های دنیا را از دل خود بیرون کرده نه چیزیکه از دنیا به اوبرسد شاد می شود ونه از چیزیکه از دست اوبیرون رود محزون می گردد پس اوهمیشه در استراحت است.
واما صابر، دل او دنیا را می خواهد وطبع او رغبت دارد اما هروقت از برای او میسر شد خود را از آن نگاه می دارد چون بدی عاقبت آن را می داندواگر بر دل او مطلع گردی تعجب خواهی کرد ازخود داری وپیش بینی وفروتنی او.
واماراغب باکی ندارد واز هرجائیکه دنیا به او رو آورد خواه حلال و خواه حرام ومضایقه ندارد درطلب مال ودنیا واز هیچ نوعی اگر چه نفس او هلاک شود وحرمت او برود .
ونیز ازآن حضرت مرویست که علامت طالب آخرت آنست، دل از رغبت چند روزه ی دنیای فانی بردارد وآگاه باشیدکه دل برداشتن وزهدهیچ زاهدی در دنیا قسمت او را کم نمی کند وحرص هیچ حریصی بر دنیا آنچه از برای او مقدر شده زیاد نمی کند پس مغبون کسی است که در نصیب خود از آخرت محروم شود بلی.
کلید گنج اقالیم درخزائن اوست کسی بقوت بازوی خویش نگشاده است.»(1)
درحدیث معراج ویژگی های دنیا پرستان اين چنین توصیف شده است؛« دنیا خواهان کسانی هستند که پرخور وپر خنده وپرخواب وپر خشمند وکمتر خشنود، اگر به کسی بدی کنند پوزش نمی طلبند واگر کسی از آنان پوزش بخواهد معذرت او را نمی پذیرند؛در طاعت (خدا) تنبلند و در معصیت بی باک،/ کریم عاملی
.................................................................
1- درمعراج السعاده نراقی آمده
وبلاگ بشارت ها
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر پهلویشان درد دین نداشته باشد...
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر عدو را با سیاهی چادرشان به خاك سیاه نكشانند...
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر سیاهی چادرشان حرمت خون شهیدان را به عالمیان ننمایاند...
چادری ها زهـــــــــرایی نیستند!
اگر منتظـــــــــر یوسف گمگشته ای نباشند...
چادری ها زهــــــــرایی نیستند!
اگر فكرشان،هدفشان،راهشان،نگاهشان،عشقشان و حجابشان فاطمی نباشد...
یكی از علماء از كربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف كرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند....
آن عالم می گوید : « من كتابی داشتم كه سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً كتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یكی از سارقین گفتم من كتابی در میان اموالم داشتم كه شما آن را به غارت برده اید و اگر ممكن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد».
آن شخص گفت: « ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم كتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم ».
گفتم: « رئیس شما كجا است ».
گفت: « پشت این كوه جایگاه او است » .
به ادامه مطلب مراجعه نمایید ...
دخترک رو به من کرد و گفت:
واقعا آقا؟!
گفتم:ببخشید چی واقعا؟!
گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد .
گفتم:بله
گفت:اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین میندازید و رد میشید.
گفتم:آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!
گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟
گفتم:برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقا که سر پایین انداختن کمه آره تو راست میگی...
