Deprecated: Methods with the same name as their class will not be constructors in a future version of PHP; DLE_Comments has a deprecated constructor in /home/biaskin1/domains/samentheme.ir/public_html/engine/classes/comments.class.php on line 16 اکسیر نماز... » ثامن تم

ثامن تم

حرکت به بالا
حرکت به پایین
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
شب های قدر تسلیت

medad.io medad.io

پرداخت آسان و سریع

مبلغ-تومان:
نام شما :
ايميل :
موبایل :
توضیحات :

موزیک پلیر وبلاگ ها

موزیک پلیر مناسبتی باقابلیت تغییرآهنگ مناسبت ها،پلیری مناسب برای وبلاگ ها
موزیک پلیر مناسبتی ثامن تم

دریافت کد موزیک پلیر برای وبلاگ

اکسیر نماز...

ثامن تم:اکسیر نماز...

یكی از علماء از كربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف كرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند.
آن عالم می گوید : « من كتابی داشتم كه سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً كتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یكی از سارقین گفتم من كتابی در میان اموالم داشتم كه شما آن را به غارت برده اید و اگر ممكن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد».
آن شخص گفت: « ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم كتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم ».
گفتم: « رئیس شما كجا است ».
گفت: « پشت این كوه جایگاه او است » .
لذا من به همراهی آن دزد به نزد رئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم كه رئیس دزدها نماز می خواند. موقعی كه از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت:
« این عالم یك كتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد و ما بدون اجازه‎ی شما نخواستیم بدهیم ».
من به رئیس دزدها گفتم: « اگر شما رئیس راهزنان هستید، پس این نماز خواندن چرا؟ نماز كجا؟ دزدی كجا؟ ».
گفت: « درست است كه من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی كه هست، انسان نباید رابطه‎ی خود را با خدا به كلّی قطع كند و از خدا تماماً روی گردان شود، بلكه باید یك راه آشتی را باقی گذارد. حالا كه شما عالمید به احترام شما اموال را برمی گردانیم ».
و دستور داد همین كار را كردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم.
پس از مدّتی كه به كربلا و نجف برگشتم، روزی در حرم امام حسین - علیه السّلام - همان مرد را دیدم كه با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می كرد. وقتی كه مرا دید شناخت و گفت:
« مرا می شناسی؟ »
گفتم: « آری! »
گفت: « چون نماز را ترك نكردم و رابطه ام با خدا ادامه داشت، خدا هم توفیق توبه داده و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر كه را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اكنون توفیق توبه و زیارت پیدا كرده‌ام .

داستانی زیباو منتشرشده از ستاد اقامه نماز

مربوط به دسته : عمومی / دیگر مطالب
1
امتیاز مثبت به مطلب
1
امتیاز منفی به مطلب
0
1 نفر


نویسنده : نصیحت | تاریخ : 24/05/1392 - 21:26 | نقل قول |

خیلی قشنگ و جالب بود ممنون.

ایشالا که هممون نمازهایی بخونیم که داقعا روی ما تاثیر داشته باشه.



نویسنده : h-_-a | تاریخ : 24/05/1392 - 21:30 | نقل قول |

عالي بود ممنون 



نویسنده : سیدعلی | تاریخ : 26/05/1392 - 12:42 | نقل قول |

بسیار زیباوعالی بود.

اگرمایلیدوبلاگ من رادر وب سایت خود باعنوان ولایت عشق لینک کنید.

velayateshgh2.blogfa.com



نویسنده : به سمت آسمان | تاریخ : 28/05/1392 - 01:55 | نقل قول |

سلام خدمت شما همسنگر عزیز.خدا قوت
وب سایت به سمت آسمان شما را در بخش پیوند های خود لینک کرد.
امید وارم شما هم این بنده ی حقیر را بپذیرید و ادرس ما را بخش پیوند هایتان قرار دهید. خوش حال میشوم که در یاهو مسنجر با هم آشنا شویم.
yedoost@ymail.com
در ضمن این وبلاگ از هفته ی بعد کار خود را به طور رسمی آغاز میکند.



نویسنده : میلاد حیدریه | تاریخ : 28/05/1392 - 10:52 | نقل قول |

سلام.شما در وبلاگ من لینک شدید

اگر مایلید مارا با نام پایگاه فرهنگگی سیاسی عماران رهبر لینک و یا لوگوی حمایتی مارا قرار دهید.

www.amar-rahbar.blogfa.com

 

ممنون

 

یاعلی




ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی شود