Deprecated: Methods with the same name as their class will not be constructors in a future version of PHP; DLE_Comments has a deprecated constructor in /home/biaskin1/domains/samentheme.ir/public_html/engine/classes/comments.class.php on line 16 توسل شهید برونــسی به حضرت فاطــمه (س) » ثامن تم

ثامن تم

حرکت به بالا
حرکت به پایین
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
شب های قدر تسلیت

medad.io medad.io

پرداخت آسان و سریع

مبلغ-تومان:
نام شما :
ايميل :
موبایل :
توضیحات :

موزیک پلیر وبلاگ ها

موزیک پلیر مناسبتی باقابلیت تغییرآهنگ مناسبت ها،پلیری مناسب برای وبلاگ ها
موزیک پلیر مناسبتی ثامن تم

دریافت کد موزیک پلیر برای وبلاگ

توسل شهید برونــسی به حضرت فاطــمه (س)

توسل شهید برونــسی به حضرت فاطــمه (س)

ثامن تم:توسل شهید برونــسی به حضرت فاطــمه (س)

هنوز عملیات درست و حسابی شروع نشده بود که که کار گره خورد. گردان ما زمینگیر شد و حال و هوای بچه هاُ حال وهوای دیگری .تا حالا این طور وضعی برام سابقه نداشت . نمی دانم چه شان شده بود که حرف شنوی نداشتند همان بچه هایی که می گفتی برو توی آتش با جان و دل می رفتند!به چهره بعضی ها دقیق نگاه می کردم . جور خاصی شده بودند . نه می شد بگویی ضعف دارند نه می شد بگویی ترسیدند ُ هیچ حدسی نمی شد بزنی.هرچه براشان صحبت کردم فایده ای نداشت. اصلا انگار چسبیده بودند به زمین و نمی خواستند جدا شوند. هر کار کردم راضی شان کنم راه بیفتند نشد.اگر ما توی گود نمی رفتیم احتمال شکست محور های دیگر هم زیاد بود آن هم با کلی شهید . پاک در مانده شدم . نا امیدی در تمام وجودم ریشه دوانده بود . با خودم گفتم ُ چه کار کنم؟سرم را بلند کردم روبه آسمان و توی دلم نالیدم که : خدایا خودت کمک کن . از بچه ها فاصله گرفتم؟اسم حضرت صدیقه طاهره (س) را از ته دل صدا زدم و متوسل شدم به وجود شریفش. زمزمه کردم : خانمُ خودتون کمک کنین منو راهنمایی کنین تا بتونم این بچه ها رو حرکت بدم ُ وضع ما رو خودتون بهتر می دونین.چند لحظه ای راز و نیاز کردم و آمدم پیش نیروها . یقین داشتم حضرت تنهام نمی گذارند اصلا منتظر عنایت بودم ُ توی آن تاریکی شب و توی آن بیچارگی محض یکدفعه فکری به ذهنم الهام شد . رو کردم به بچه ها . محکم و قاطع گفتم: دیگه به شما احتیاجی ندارم ! هیچ کدومتون رو نمی خوام ُ فقط یک آرپی جی زن از بین شما بلند شه با من بیاد دیگه هیچی نمی خوام.زل زدم به شان . لحضه شماری می کردم یکی بلند شود. یکی بلند شد یکی از بچه های آرپی جی زن . بلند گفت : من میام.پشت بندش یکی دیگر ایستاد . تا به خودم آمدم همه ی گردان بلند شده بودند. سریع راه افتادم بقیه هم پشت سرم.پیروزی مان توی آن عملیات چشم همه را خیره کرد . اگر با همان وضع قبل می خواستیم برویم کارمان این جور گل نمی کرد . عنایت ام ابیها (س) باز هم به دادمان رسید بود.

مربوط به دسته : عمومی
2
امتیاز مثبت به مطلب
2
امتیاز منفی به مطلب
0
2 نفر


نویسنده : سيد | تاریخ : 10/01/1392 - 11:47 | نقل قول |

سلام دوست عزيز من شما رو لينك كردم.شما هم اگه صلاح دونستيد من رو لينك كنيد:

عنوان:پرواز بسوي بيت المقدس

وبلاگ:flighter313.blogfa.com

 

در ضمن من از مطالبتون تو وبلاگم استفاده كردم و استفاده ميكنم.حلال كنيد



نویسنده : گمنام1 | تاریخ : 10/01/1392 - 23:39 | نقل قول |

سلام همسنگر ...
شما رو لینک می کنم... شماره 1می زنم تا ثبت بشه!
ارور میده!
نسأل الله منازل الشهدا...bashahid.blogfa.com



نویسنده : وحید | تاریخ : 15/01/1392 - 22:07 | نقل قول |

با عرض سلام و تحیت
با تشکر از شما به خاطر زحماتتان برای این سایت
سایت شما در وبلاگ ما لینک شد اگر ما رو قابل دونستید لینک کنید
یاحق
خدانگهدار

عاشثان اهل بیت 

  hamid-namavaran.blogfa.com



نویسنده : گدای مهدی | تاریخ : 17/01/1392 - 23:48 | نقل قول |

سلام شما رو لینک کردم
شما هم لینک کنید بی زحمت
به اسم مهدی فاطمه
www.mahdiefatemeh.blogfa.com 



سلام همسنگر لینک شدن
شماهم لطفا منو لینک کنید
www.thehollydefence.blogfa.com 



برادر عزیز لینکتان کردم
شمالهم اگر قابل دونستید لینک بفرمایید
ادرس ما:
www.al-tohid.blogfa.com 




ارسال نظر

نام:*
ایمیل:*
متن نظر:
کد را وارد کنید: *
عکس خوانده نمی شود